کیاناکیانا، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

آنچه که دوست دارم همیشه بماند

برای دخترم کیانا

1390/1/24 15:16
نویسنده : محمد روستایی
601 بازدید
اشتراک گذاری

هیجان انگیزترین و در عین حال عجیبترین لحظه زندگیم زمانی بود که صدای گریت رو از زیر پتو توی یه تختی که از اتاق عمل بیرون اومد شنیدم انکار نمی کنم که به جای اینکه حال مامان بپرسم دمبال تختت راه افتادم تا برای اولین بار روی ماهت رو ببینم. اصلا برای چند لحظه فرزانه عزیزم فراموش کردم حال عجیبی بود حال پدر شدن نوعی خوشحالی همراه با ترس عجیب بود انگار تکه ای از وجودم روی ترازو داشت دست و پا می زد و گریه می کرد دست دراز کردم بغلت کنم اما پرستار گفت بزار تمیزش کنم بعد تازه یاد مامان فرزانه افتادم دست پاچه مژدگانی پرستارُ دادم اومدم بیرون که از حال مامان با خبر شم گفتن حال خانومت خوبه و تا چند لحظه دیگه میارنش بیرون خیالم راحت شد رفتم پایین به دوتا مامان جونا خبر دادم که همه چیز خوبه. 

niniweblog.com

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)